جدول جو
جدول جو

معنی روحی رازی - جستجوی لغت در جدول جو

روحی رازی
(یِ)
برادر ’نیستی رازی’، شاعر قرن دهم هجری قمری از شاعران ری بود و شعر خوب میگفت. او راست این مطلع:
نشان دهند رقیبان من مرا از تو
ندیده ام من بیدل بجز جفا از تو.
(از تحفۀ سامی ص 163).
رجوع به فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ زِ)
مولانا روحی یازری، یازری خراسانی) شاعر قرن نهم هجری. در مجالس النفائس (ص 190) آمده: روحی از جملۀ افاضل خراسان و شاعر است. او راست: ’مناظرۀ گل و بلبل’ و ’شمع و پروانه’. اکثر شاعران ولایت سرخس و یازر شاگردان وی بودند. این مطلع از اوست:
نمی خواهم که کس یابد ز سر حالم آگاهی
و گرنه عالمی سوزم بیک آه سحرگاهی.
(از مجالس النفائس ص 190).
رجوع به همین کتاب ص 15 شود
لغت نامه دهخدا